کمپین ضدفیلترینگ ایرانیان مقیم خارج
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۶۲۶۲۷
ایتنا - بیش از سه ماه از محدودیتهای اینترنتی و فیلترینگ برخی پلتفرمهای اجتماعی تاثیرگذار مانند واتساپ و اینستاگرام در ایران میگذرد و با گسترش محدودیتها، استفاده از مسیرهای مختلف، از جمله فیلترشکن برای دسترسی سریعتر، مناسبتر و کاملتر به اینترنت شامل وبسایتها، پیامرسانها و رسانههای اجتماعی فیلترشده، شدت یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به دنبال این اتفاقات، برخی غولهای فناوری دنیا، از جمله گوگل، به زعم خود با هدف دفاع از حقوق بشر، آزادی بیان و حمایت از معترضان ایرانی، واکنش نشان دادند. در این زمینه، برخی کارکنان ایرانی و غیرایرانی گوگل، به شیوههای مختلف، تلاش کردهاند با محدودیتهای اینترنتی در ایران مقابله کنند.
اگرچه بسیاری معتقدند اقدامات انجام شده برای ایرانیها بسیار کمتر و متفاوتتر از آنچه در اوکراین میگذرد است.
در طرف مقابل اما در پاسخ به این انتقادات دو نکته مطرح میشود. نخست آنکه اوکراین به نوعی دروازه اروپا محسوب میشود و نگرانی از گسترش بحران به کشورهای این مناطق، امری بسیار متفاوت از مسایل در حال وقوع در ایران است. مسئله بعدی تحریمهای متعدد و 40 ساله آمریکا علیه ایران است که موجب شده تا شرکتهای فناوری از ارائه خدمات و تسهیلات مشابه اوکراین به ایرانیها خودداری کنند.
اگرچه چندی پیش دولت بایدن از طریق اوفک برخی معافیتها را برای غولهای فناوری به منظور ارایه خدمات به شهروندان ایرانی ارائه کرد. اما به دلیل باقی ماندن برخی ابهامات در مصوبه دولت آمریکا، شرکتهای فناور همچنان نتوانستند به ارایه خدمات به ایرانیها بپردازند.
در همین حال اما پیگیری برخی مقامات ارشد کاخ سفید و مجلس سنا به منظور دلایل عدم استقبال و احتیاط شرکتهای فناوری برای حمایت از ایرانیها، منجر به شناسایی مسائل حقوقی لاینحل در مصوبه قبلی دولت آمریکا شد.
به همین جهت به سرعت اقدامات جدیدی برای اصلاح ابهامات در دستور کار قرار گرفت و اوفک مصوبه دیگری به همراه یک راهنما برای شرکتهای فناوری مایل به همکاری با ایرانیها منتشر کرد.
بر این اساس دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری ایالات متحده (OFAC)، در ۱۱ ژانویه 2023، سوالات متداول (FAQ)، مرتبط با ایران درباره اجرای مجوز عمومی GL D-2 (جیالدی 2) صادرشده توسط این نهاد در 23 سپتامبر 2022 را بهروزرسانی کرد.
علاوه بر سوالات متداول جدید، اوفک همچنین بیش از 20 پرسش متداول مرتبط با ایران را که قبلا منتشر شده بود، اصلاح کرد تا تغییرات ایجادشده در GL D-2را لحاظ کند. اکنون GL D-2 جایگزین GL D-1 شده که برخی از خدمات، نرمافزار و سختافزار را برای ارتباطات شخصی مدنظر قرار میداد.
همانطور که اوفک مشخص کرده، از زمان صدور GL D-1 در سال 2014، «انواع نرمافزارها و خدماتی که ارتباط از طریق اینترنت را پشتیبانی میکنند، تغییر کردهاند.»
جیالدی۲، بازتاب پیشرفتهای فناوری است و قصد دارد هم خدمات نرمافزاری را گسترش دهد و هم روشن کند ایالات متحده، چه نرمافزار و خدماتی را بر اساس برنامه تحریمهای اوفک در دسترس ایرانیان قرار میدهد.
اما همانطور که در ابتدای متن نیز ذکر شد، برخی شرکتهای فناوری همچون گوگل، مایکروسافت اقداماتی را به اجرا درآورده و در حال توسعه هستند، در همین حال اما برخی کارکنان ایرانی و خارجی در این شرکتها، با توجه به شرایط ایران، خود راسا و با تشکیل کمپین و گروههای شخصی، برنامههای مستقلی را برای دور زدن فیلترینگها در ایران به اجرا در آوردهاند.
این موضوع نشان میدهد که مسئله فیلترینگ و محدودیتهای اعمال شده در داخل ایران، از سوی شرکتها و ایرانیان مقیم خارج پایان یافته و پذیرفته شده نیست و با توجه به ابقای شرایط فعلی، موج دیگری از تلاشها و اقدامات برای ارائه انواع خدمات، سرویسهای جدید، ابزارهای عبور از فیلترینگ، ارایه اینترنت و… برای ایرانیها در دست اجراست و همانطور که قبل از این نیز پیشبینی میشد، این بازی موش و گربه همچنان ادامه خواهد داشت و در این راه هزینههای مالی و غیرمالی زیادی از داخل کشور برای اعمال سیاستهای کنترلی و از خارج کشور برای نفوذ و نقض این سیاستها در حال اجرا بوده و تداوم دارد.
در این رابطه، «پاریش داو» در مجله «وایرد» (wired)، با ارائه گزارشی درباره حمایت کارکنان گوگل از معترضان ایرانی، این روند را تشریح کرده است.
وی معتقد است شرکتهایی مانند گوگل، پاسخی خاموش و ناکافی به شرایط ایران دادهاند و در عوض کدنویسان مردمی، به تنهایی با سانسور اینترنت مقابله میکنند.
انتظارات از گوگل
سوندار پیچای، مدیرعامل گوگل، یک بار در اکتبر 2022 در یک جلسه سراسری، نسبت به آنچه که در ایران میگذرد، ابراز نگرانی کرد. وی در پاسخ به سوال یکی از کارکنان گوگل، درباره اعتراضات ایران، اینگونه پاسخ داد: «کارمندان ایرانی ما بدانید که از حمایت کامل برخوردار هستید.»
به گفته چهار کارمند گوگل، هزاران کارمند با این موضوع موافق بودند. گوگل آن زمان یک کارگروه بینشرکتی ایجاد کرده بود تا بر ایران تمرکز کنند؛ دقیقا مانند حمله روسیه به اوکراین، شیوع همهگیری و سایر رویدادهای مهم.
این تیمها تلاش میکردند خدماتی مانند گوگلمپ و گوگلمیت را از کنترلهای دولتی در ایران، دور نگه دارند. همچنین همزمان تقاضا برای شبکه خصوصی مجازی Outline این شرکت در حال افزایش بود و میلیونها ایرانی به دنبال دسترسی بدون سانسور به اینترنت بودند.
کارکنان امنیتی چند برنامه اندرویدی محبوب را در ایران که خطمشیهای ایمنی کاربران را نقض میکردند، بررسی و معلق کردند موضوعی که موجب شد تا در گروههای چت داخلی گوگل، کارمندان از مدیر عامل این شرکت قدردانی کنند.
در عین حال، پاسخ گوگل درباره ایران از نظر بسیاری ناکافی بوده و به همین جهت برخی از کارمندان، گروههای حقوق بشری و قانونگذاران آمریکایی را ناامید کرده است. آنها از گوگل میخواهند حمایت خود را از طریق گشایش مسیر رایانش ابری و ابزارهای توسعه نرمافزار برای مردم داخل ایران، برای برقراری ارتباط امن و دور زدن فایروالهای اینترنتی دولتی عمیقتر کند.
برخی کارمندان متولد ایران، کمک گوگل به اوکراین را به عنوان مدرکی اشاره میکنند که نشان میدهد این شرکت، قادر به انجام اقدامات بیشتر است.
همچنین واکنش مایکروسافت به اتفاقات ایران، موجب تنشهای مشابه با قانونگذاران، مدافعان و برخی کارمندان شده است. به همین جهت تعداد کمی از کارکنان فناوری که از نحوه مشارکت این صنعت درباره ایران ناراضیاند، اوضاع را به دست گرفتهاند.
یکی از مهندسان گوگل، سروری را از یک ارایهدهنده کمتر شناختهشده برای میزبانی VPN خریداری کرد تا به والدین و سایر خانوادههای خود در ایران کمک کند تا در تماس باشند. او دستورالعملی را دنبال کرد که همتایان ایرانی در گوگل و سایر شرکتها گردآوری کردند و در سفر اخیرش به ایران بررسی کرد که تبلت والدینش میتواند به این سرویس متصل شود.
به گفته 15 کارمند درگیر یا آشنا به فعالیتهای داوطلبانه، سایر کارمندان در سرتاسر آمریکای شمالی و اروپا، به طور مخفیانه پروژههای نرمافزاری پیچیدهتر در قالب ضدسانسور و ضدنظارت انجام میدهند که میتواند به ایرانیها کمک کند.
سد تحریمها
موج اخیر اعتراضات در ایران، با شعار «زن، زندگی، آزادی»، آغاز شد. وزارت خارجه ایران به درخواستها برای اظهارنظر پاسخی نداد.
در راستای همین اتفاقات، دولت بایدن پس از شروع اعتراضات، به سرعت تحریمهای فناورانه آمریکا علیه ایران را کاهش داد تا به شرکتها اجازه دهد رسانههای اجتماعی و ابزارهای ارتباطی را تامین کنند.
در ماه اکتبر، تام مالینوفسکی، نماینده کنگره و سه قانونگذار آمریکایی دیگر، به مدیران اجرایی گوگل، مایکروسافت و دیگر شرکتهای بزرگ فناوری نامه نوشتند و از آنها خواستند قابلیتهای سرویسهای ابری را ارایه دهند. در این نامه آمده است: «ایرانیها نیازمند کمک هستند. ابزار و خدمات شما ممکن است در تلاش آنها، برای پیگیری آرزوهایشان حیاتی باشد.»
مارک ایساکوویتز، رییس سیاستگذاری عمومی گوگل در ایالات متحده، یک ماه بعد، در پاسخی که قبلا گزارش نشده، نوشت: «تحریمهایی که تازه کاهش یافتهاند، متاسفانه همچنان برای این فعالیتها، اجازه نداده بودند.»
در مقابل، ایساکوویتز از کنگره خواست تا با دولت بایدن «برای شناسایی ابزارهای اضافی به منظور تضمین دسترسی ایرانیان به ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی حیاتی» همکاری کند. اما پاسخ گوگل به ایران، مانند سایر غولهای فناوری که نگران تحریمها و ریسکهای مالی مرتبط هستند، کارمندان را بر آن داشت تا از مهارتهای فنی خود استفاده کنند.
بسیاری از کارمندان درگیر در این ماجرا، به دلیل ترس از انتقام از سوی کارفرمایان یا ایران، از ذکر نام یا ارائه جزییات کامل درباره فعالیتشان خودداری کردند.
دور زدن محدودیتها: راهکارهای فناوران ایرانی گوگل
فرج اعلایی، یکی از رهبران گروه سیلیکون ولی، که برخی از پروژهها را تامین مالی و مدیریت میکند، میگوید: «توسعه فناوری که فکر میکنند میتواند زمینه بازی برابر را ایجاد کند، برنامهنویسی مردمی است.»
اعلایی، مدیر اجرایی سابق فناوری و شریک عمومی موسس شرکت سرمایهگذاری Candou Ventures، میگوید: «در مجموع، صدها داوطلب از جمعیتهای پراکنده ایرانی آگاه در زمینه فناوری، درگیر این موضوع هستند.»
در این زمینه، یک اولویت، توسعه نرمافزاری است که میتواند استفاده از ماهوارههای اینترنتی استارلینک ایلان ماسک را در ایران برای شکست سانسور وب، بدون ترس از ردیابی توسط دولت امکانپذیر سازد.
به گفته اعلایی، فعالان ایرانی، صدها دستگاه استارلینک را وارد ایران کردهاند که اکنون برخی از آنها فعال هستند.
کارشناسان امنیتی هشدار دادهاند کاربران باید اقدامات احتیاطی را برای جلوگیری از افشای مکان انجام دهند.
یکی از افراد دخیل در ماجرا میگوید: «در بین گروههایی که به این موضوع رسیدگی میکنند، چهار مهندس که در شرکتهای فناوری از جمله گوگل مشغول به فعالیت هستند، قرار دارند که برای بحث درباره راهحلهای عملی و نوشتن نرمافزار، با هدف کمک به کاربران استارلینک، برای پنهان کردن خود، جلسات آنلاین تشکیل دادهاند.»
هدف این گروه، این است که طی چند هفته، راهحل آمادهای داشته باشند. چندین کارمند میگویند تجمع در جامعه فناوری ایرانیالاصل انرژی متفاوتی دارد، زیرا به ادعای آنها، اکنون اعضای بیشتری از مشکلات حمایت کرده و این مسائل به بخش وسیعتری از جمعیت، به ویژه زنان سرایت کرده است. همچنین این موضوع به رسمیت شناخته شده که سانسور دولتی به جلوگیری از اعتراضات کمک کرده است.
بنا به ادعای شورش شافعی، دانشمند داده که یک سال قبل، گوگل را ترک کرد: «ارتباط با دنیای خارج، برای ایرانیان بسیار مهم است. هر چه بیشتر در مورد آنچه در ایران میگذرد، آگاه شویم، احتمال اینکه بتوان کمک بیشتری کرد، افزایش مییابد.»
کارمندان فناوری از شیوهای که صنعت فناوری برای کمک به اوکراینیها در سال گذشته استفاده کرد، الهام گرفتهاند اما از اقدام رو به جلو، ناامید شدهاند. این امر، شامل ارائه پول نقد به گروههای بشردوستانه، خدمات امنیت سایبری و رایانش ابری در قبال دولت اوکراین است. شافعی میگوید: «ما میخواهیم به رسمیت شناخته شده و مشروعیت پیدا کنیم چرا که در شرایط فعلی سکوت، کرکننده است.»
در بحران اوکراین، گوگل و کارمندانش، بیش از 45 میلیون دلار در قالب کمپینی که چندین بار در وبلاگ یک شرکت تبلیغ کرد، اهدا کردند.
سه کارمند گوگل میگویند گوگل برای ایران، بیسروصدا کمکهای مالی را در یک کمپین جمعآوری کمکهای مالی داخلی به رهبری کارمندان انجام داد و در نهایت، حدود 375 هزار دلار به بنیادی که از دسترسی به اینترنت در ایران پشتیبانی میکرد، اختصاص یافت.
در همین حال اما گوگل درباره فعال شدن ویژگی SafeSearch توسط دولت ایران و محدود کردن برخی کاربران ایرانی برای دسترسی به نسخه موتور جستجوی خود سکوت کرد.
سازمان حقوق بشری Miaan Group معتقد است این کار، دسترسی به نتایج وب مرتبط با اعتراضات را با مشکل مواجه میکند، زیرا این نتایج میتوانند ترسناک باشند و در نتیجه، ناامن لحاظ شوند.
شیرا المله، سخنگوی گوگل میگوید که این غول جستجو به عنوان بخشی از گروه صنعتی Global Network Initiative، «در کنار بسیاری از شرکتها ایستاده و نگرانی عمیق خود را درباره خشونتهای مداوم و تلاشها برای برهم زدن آزادی بیان ابراز کرده است».
به گفته وی، استفاده از Outline VPN گوگل، از زمان شروع اعتراضات در ایران، 10 برابر شده و این شرکت، همچنان بر تلاش از طریق راههای قانونی مجاز برای کمک به شهروندان ایرانی متمرکز است.
به گفته دو کارمند، در یکی از ابتکارات گزارشنشده قبلی، که برخی از کارکنان فناوری ایرانی، آن را نمادی از احتیاط در حال بازی میدانند، در ماه اکتبر، پس از لابی کارمندان، مایکروسافت به افراد اجازه داد تا برای کمک به خانوادهها در ارتباط با هم در اسکایپ به صورت رایگان با ایران تماس بگیرند. اسکایپ، امکان برقراری تماسهای بینالمللی با ایران را رایگان کرده است.
یکی از کاربران توییتر در آن زمان نوشت: «من فقط به خانوادهام زنگ زدم و کارم درست شد!»
اما مایکروسافت، این تبلیغ را به طور عمومی اعلام نکرد و پس از 2 روز، بدون توضیح عمومی به آن پایان داد.
همچنین مایکروسافت از اظهارنظر درباره این ماجرا خودداری کرد. 2 نفر معتقدند این اقدام، مبلغ قابل توجهی اعتبار رایگان برای خدمات رایانش ابری به فعالان ایرانی ارایه میکند اما مشخص نیست آیا آنها بیشتر دریافت خواهند کرد یا خیر.
رفتارشناسی تفاوت ایران با اوکراین
شرکتهای فناوری، دلایل متعددی برای رفتار محتاطتر و سنجیدهتر درباره ایران نسبت به اوکراین دارند.
ژئوپلیتیک جنگی که امنیت اروپا را تهدید میکند با تحولات داخلی در ایران، بسیار متفاوت است و هر مهاجر ایرانی که برای یک شرکت فناوری آمریکایی کار میکند لزوما از اعتراضات حمایت نمیکند.
این کار به پیچیدگیهای ماجرا در این شرکتها میافزاید تا در مواجهه با فراخوانها، آن را رد کنند. شرکتها همچنین با ابهامات قانونی مواجه هستند. ایالات متحده چندین دهه است که تجارت با ایران را به دلیل ادعاهایی، مبنی بر حمایت ایران از تروریستها و دستیابی به سلاح هستهای، مسدود کرده است.
اگرچه دولت بایدن، تحریمها را در زمینه رسانههای اجتماعی و سایر ابزارهای فناوری کاهش داد اما تفسیرها از این قوانین، متفاوت است و نقض تحریمها با زندان و مجازاتهای چند میلیون دلاری همراه است.
دولت بایدن بارها اعلام کرده از درخواستهای معافیت شرکتهایی که به دنبال مجوز برای راهاندازی خدمات جدید شامل حمایت از آزادی اینترنت در ایران هستند، استقبال میکند.
با توجه به احتمال محتاط بودن شرکتها، کارمندانی که وارد عمل شدهاند، شامل تیمهایی هستند که روی فناوری چت امن کار میکنند. یک گروه پنجنفره که اکثرا اروپایی بودند، طی سه ماه گذشته، دو بار در هفته گردهم میآمدند تا درباره امکان ارسال پیامک بین دستگاهها، بدون نیاز به اینترنت، تحقیق کنند، در حالی که از Tor و سایر پروتکلهای انتقال داده برای اطمینان از امنیت استفاده میکردند.
دیگران نیز در حال ارتقای سیستم پیامرسانی رمزگذاریشده موجود یا راهنمای استفاده از واتساپ متا از طریق نوشتن یک سرور پروکسی هستند که از سانسورهای دولتی به دور است.
به گفته یک منبع مطلع، چند مهندس کانادایی سایتی راهاندازی کردهاند که به شکلی طولانیمدت به معترضان کمک میکند.
البته همه کارکنان فناوری به صورت پنهانی کار نمیکنند. ماهنی شایگانفر، مهندس یادگیری ماشین در سیلیکون ولی میگوید که اکنون 30 بار در روز در اینستاگرام، درباره اعتراضات پست میگذارد، در حالی که او قبلا به ندرت، محتوایی را درباره موضوعی به اشتراک گذاشته بود.
او معتقد است اگر مردم دنیا از فرهنگ ایرانی مطلع شوند، ممکن است به فکر حمایت باشند.
وی درباره معترضان میگوید: «مهمترین کاری که میتوانیم انجام دهیم، این است که صدای آنها باشیم.» (منبع:عصر ارتباط)
منبع: ايتنا
کلیدواژه: فیلترینگ vpn تحریم رسانه های اجتماعی ایران می گذرد شرکت های فناوری ایالات متحده برای ایران محدودیت ها دولت بایدن نرم افزار ایرانی ها تحریم ها شرکت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.itna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ايتنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۶۲۶۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای علم الهدی! برای دفاع از حجاب از زن باده نوشی مثل منیژه دفاع میکنید؟
هومان دوراندیش طی یادداشتی در عصرایران نوشت: در سخنان علمالهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!
در خبرها آمده بود که احمد علمالهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل میکند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».
اینکه جناب علمالهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواستهای است بر آنچه به عنوان دینگریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبونهای رسمی انکار شده است.
محافظهکاران در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دینگریزی در جامعۀ ایراناند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست میدانند و هم آقای علمالهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژهای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنهاش را ندیده بود، ولی شرابخواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگیهای او بوده است؟
در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل میبندد و او را به خیمهاش دعوت میکند. چند شبانهروز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن میشود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان مینواختند.
ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" داشته:
نهادند خوان و خورش، گونهگون
همی ساختند از گمانی فزون
نشستنگه رود و میساختند
ز بیگانه خیمه بپرداختند
پرستندگان ایستاده به پای
ابا بربط و چنگ و رامش سرای
میِ سالخورده به جام بلور
برآورده با بیژن گیو زور
سه روز و سه شب شاد بوده به هم
گرفته بر او خواب مستی ستم
در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه میشود، فردوسی میگوید:
به پرده درآمد چو سرو بلند
میانش به زرین کمر کرده بند
منیژه بیامد گرفتش به بر
گشاد از میانش کیانی کمر
به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علمالهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیدهای به نام دینگریزی را پذیرفتهاند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علمالهدی در شکلگیری آن پدیده نقش موثری داشتهاند از منیژه و نه شخصیتهای دینی نام برده است؟
مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده مینواختند تا خلوت و معاشرتشان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علمالهدی به آن تمسک جستهاند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علمالهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.
این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سختگیریها موجب دینگریزی جوانان [یا دست کم لایههای قابل توجهی از آنان]نشده؟ قطعا اگر این سختگیریها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژهای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواریاش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوشبر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:
نهفته به کاخ اندر آمد به شب
به بیگانگان هیچ نگشاد لب
چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت
نگار سمنبر در آغوش یافت
در سخنان آقای علمالهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!
البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علمالهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی میزیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشاندهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.
نکتۀ مهمتر، اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس بیشتری بر تن داشتند.
اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس چندانی نداشتند. یعنی نه لباسهای گوناگون داشتند، نه همان تک لباسی که داشتند، همۀ جای بدنشان را میپوشاند و در نتیجه آفتاب تن آنها را میدید و میسوزاند.
اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباسهای با آستین بسیار بلند را نمیپسندید و اگر لباسی میخرید و آستیناش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را میبرید، دلیلش این بوده که چنین جامههایی را اشراف از سر تفاخر میپوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباسهایی نداشتند.
احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه میگوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشارهای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.
به عنوان جمعبندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن بادهنوشی مثل منیژه به میان میآید، یعنی جناب علمالهدی هم واقفاند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیتهایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار میشود.
دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علمالهدی و همفکران محافظهکار ایشان میگویند، سختگیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آنها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دینگریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دینگریزی به دینستیزی هم منتهی خواهد شد.
سوم اینکه: اگر چیزهایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشتهاند. جامعه، مومی در دستان صاحبان قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.